English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3515 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to bruise a part of the body U کبود شدن یک قسمت از بدن [پزشکی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
livid U کبود
light blue U کبود
blue mud U گل کبود
navy blue U کبود
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
asteria U یاقوت کبود
blue vitriol U کات کبود
bruised U کبود کردن
bluestone U کات کبود
bruise U کبود کردن
bruises U کبود کردن
bruising U کبود کردن
jaybird U زاغ کبود
black and blue U کبود و سیاه
jay U زاغ کبود
jays U زاغ کبود
gray U کبود سفید
cyanosis U رنج کبود
beryl U یاقوت کبود
sulphate of copper U زاج کبود
sapphire U صفیر کبود
sapphires U رنگ کبود
sapphire U یاقوت کبود
sapphires U صفیر کبود
roman vitriol U کات کبود
roman vitriol U زاج کبود
sapphire U رنگ کبود
sulphate of copper U کات کبود
the vault of heaven U گنبد کبود
blue or copper vitriol U کات کبود
blue or copper vitriol U زاج کبود
aquamarines U کبود فام
aquamarine U کبود فام
blue jay U زاغ کبود
sapphires U یاقوت کبود
ringtail U باز کبود ماده
star sapphire U یاقوت کبود درخشان
blueness U رنگ ابی یا کبود
livid U کبود شده کوفته
sapphirine U ساخته شده ازیاقوت کبود
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
SOS U Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttles U عبور قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
plank U قسمت
internode U قسمت
in sections U قسمت قسمت
in part U در یک قسمت
ratios U قسمت
ratio U قسمت
arm U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
data division U قسمت
kismet U قسمت
party U قسمت
units U قسمت
unit U قسمت
pieces U قسمت
compartment U قسمت
instalments U قسمت
instalment U قسمت
percentage U قسمت
section U قسمت
caboodle U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
feck U قسمت
sections U قسمت
batch U قسمت
batches U قسمت
head stall U قسمت سر
percentages U قسمت
piece U قسمت
installments U قسمت
snick U قسمت
divisions U قسمت
division U قسمت
departments U قسمت
department U قسمت
part U قسمت
canto U قسمت
cantos U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
partition U قسمت
partitions U قسمت
segments U قسمت
component U قسمت
components U قسمت
grist U قسمت
rasher U قسمت
Corp U قسمت
dole U قسمت
sect U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
detachment U قسمت
agencies U قسمت
detachments U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
segment U قسمت
portions U قسمت
rashers U قسمت
agency U قسمت
compartments U قسمت
portion U قسمت
sects U قسمت
departments U قسمت هیئت
departments U قسمت شعبه
subsections U قسمت فرعی
foot U قسمت پایینی
interservice U داخل قسمت
hauling part U قسمت متحرک
foreparts U قسمت جلو
subsection U قسمت فرعی
patrol U قسمت گشتی
installation property U اموال قسمت
intelligence service U قسمت اطلاعات
intercommand U بین قسمت
flattest U قسمت پهن
activities U قسمت یکان
activity U قسمت یکان
flat U قسمت پهن
straightest U قسمت مستقیم
straighter U قسمت مستقیم
installation property U دارایی قسمت
department U قسمت شعبه
department U قسمت هیئت
patrolled U قسمت گشتی
patrolling U قسمت گشتی
headquarters detachment U قسمت قرارگاه
headquarters detachment U قسمت ارکان
hilted U قسمت عقبی
installation type U نوع قسمت
hypoderm U قسمت زیرجلد
patrols U قسمت گشتی
midst U قسمت وسط
straight U قسمت مستقیم
hauling part U قسمت کشنده
black body U قسمت خطرناک
sappers U قسمت مهندسی
prelude U قسمت مقدماتی
preludes U قسمت مقدماتی
concertina fold U یک قسمت به یک جهت
control section U قسمت کنترل
seen U قسمت سوم see
advance section U قسمت جلویی
crypto service U قسمت رمز
parcels U قسمت گره
parcel U قسمت گره
advance point U قسمت نوک
advance point U قسمت سر جلودار
cable block U قسمت کابل
sappers U قسمت حفاری
where U درکدام قسمت
better part U قسمت بیشتر
bachelor quarters U قسمت مجردی
ashi noko U قسمت داخلی کف پا
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 moves up the range
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1cartridge
1i was rebelling now
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com